چه می خواهم؟
اینک آن زمان است که شب نوشته هایم رنگ گریه دارند
خواهشی دارم که نمی دانم چیست !
آمدنت، رفتنت، یا حتی ماندنت !
چه می خواهم؟ نمی دانم !
چه دنیای بی رحمیست این دنیا
کلمات ماسیده برلبم، افکار پریشان و درهمم
چه بگویم که ناگفته دارم بی شمار ....
(باروون)
نمی دونم چرا اینقدر آشفته ام!
چند روز پیش رفتم پیش بابک گیتارم و رد کردم، یه سه تار خریدم، امروزم رفتم کلاس ثبت نام کردم.
.
امروز بهشت زهرا بودم. دلم می خواست یه دل سیر گریه کنم، خیلی جلوی خودممو گرفتم زار نزنم ... چرا؟!
از این سردرگمی ها برای همه برای همه پیش امده و خیلی وقتا برای خودم هم پیش امده که دنبال چی هستم اصلا برای چی اینقدر حرص چیزهای بی خود یعنی چیزهای ارزش دار را می خورم امیدوارم که همه ی ما تکلیف خودمان را بدانیم
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
خیلی خوشحالم که می بینمت .باز وبلاگ شوریده باز نوشته های شوریده امیدوارم که با این زود آپ کردند شوریده که خاکی شده بود تمیز تمیز شده باشد واقعا شوریده احتیاج به این داشت یه دستی بر رویش بکشی
امیدوارم که باز نذاری بری . منم بعد از ۲۳ خرداد شروع به وبلاگ نویسی می کنم دیگه شوریده هم هست لذت وبلاگ نویسی برایم دوبرابر می شود
می دونی که یکی از دلایلی که وبلاگ زدم آشنایی با وبلاگ تو و یکی از وبلاگهای دیگه بود . هر چند که محتوای نوشته هام با نوشته های خیلی فرق دارد
درست همین روزا بود که پارسال با وبلاگ تو آشنا شده بودم
چه زود گذشت ؟؟ !!!!
سلام شیدی جونم
منم گاهی وقتها اینجوریم نمی دونم چی میخوام . اولش فکر می کنم گشنمه ، ولی هرچی میخورم بدتر میشم . بعد فکر می کنم دلم واسه دوستم تنگ شده ، بعد فکر می کنم خوابم میاد ، خلاصه نمیدونم چه مرگمه .
------------------
راستی من آدرسم عوض شده . اون بالا نوشتم
سلام خوبی؟ کجایی ؟؟؟ خیلی عالی بود .... آفرین
بیااااااا منتظریمممم
سلام امیدوارم همیشه موفق باشی به ما هم یه سری بزن گلم
دیر تر شب ژرف سخن از تاریکی می داد و ما را فریاد از کوری بود!