شوریده

هرچی که بشه

شوریده

هرچی که بشه

زمزمه های دل تنگم....

وای خدایا چرا شیدای تو اینقدر بد شده؟ چرا هرچی بیشتر باهاش کنار می آن بدتر می کنه؟ مگر غیر از این بود که شیدا دلش نمی خواست دل کسی و بشکنه، حتی دشمنش رو...پس چرا این همه داره اذیت می کنه؟

مگه گناه بقیه چیه که این همه دلشونو می رنجونی؟

شیدا مگه خودت همیشه نمی گفتی آدم همه چیزو می تونه جبران کنه جز درد دلی که شکست؟!!
پس چت شده؟

از خر شیطون پیاده شو. رک و راست بگو چی می خوای.... بگو قدر یه دنیا دوستش داری....

بهش بگو چی اذیتت می کنه. بهش بگو اینجوری دلت می گیره. بگو اینجوری فکر می کنی هیچ ارزش نداری و دست و پا تو بسته می بینی و فکر می کنی تو زندونی.

اینجوری نمی شه تو داری همه رو دیوونه می کنی. یه ر وز چشمت و باز می کنی می بینی تنهای تنهایی، کسی دور و برت نیستااااا.اونوقته که تا عمر داری حسرت می خوری.....
نظرات 2 + ارسال نظر
آپاچی پنج‌شنبه 25 اسفند 1384 ساعت 03:06 ق.ظ http://idiocy.blogsky.com

چند سالته؟

چه طور مگه؟ خلی وقتا خل اتفاقا می افته که ربطی به سن داره............... مگه نه؟!!!

یکی شنبه 27 اسفند 1384 ساعت 08:34 ب.ظ http://mokh.blogsky.com

می گن خدا اونایی را دوست داره امتحان می کنه. هر چی بیشتر سختی ببینی موفقیت های بیشتری جلوت قرار می گیره و آخرش اینکه از تنهایی نترس. خدا هم تنهاست.

مرسی که به من سر زدی.
تنهایی وقتی ترسناکه که هیچ کس دوستت نداشته باشه. اما تا وقتی دوستا خوبی هستن که به من سر بزنن و نظرای قشنگشون و بزارن و سکوت تنهایی منو بشکنن دیگه تنها نیستم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد