جواب
من آن باران پر خواهش، تو را دیگر نمی خواهم.
جوابت را من اینگونه، به کوه و دشت می گویم.
متاب بر من!! متاب بر من !!
تو آن خورشید سوزانی، که آتش افکنی بر من
من از آتش گریزانم، همی از تو گریزم من
نمی آید دگر روزی ،سراغت را بگیرم من
مگیر هرگز مرا در بر
نمی سپارم ، من این قلب پر از غم را، به تو دیگر
دگر از تو عشقی نیست مرا در سر
نیا هرگز
نیا هرگز
اگر دوست داشته باشه خودش جواب می ده
به امیده اون روز
......................
سلام شیدا جونم
شعر قشنگی بود . ولی من میام
خوشحال میشم اگه به من سر بزنی
منتظرم
بای بای
سلام
مدتی شده از دوست داشتن نمیگی. چرا؟
این گلی که کذاشتی تو پست قبلی.بوی خون میده.این به نظر تو خون چه جور آدمی میتونه باشه؟
موفق باشی یا حق
آب کیفی بود از نشعه عریان شدنش
باد سطریست زتوجیه گریزان شدنش
نه من آلوده اویم که خدارا حتی
گاه در وسوسه انداخته شیطان شدنش
بودم آرام زآرامش زلفش اما
هستی ام را به هواداد پریشان شدنش
در سیه آتش چشمش نه فقط من که خلیل
بارها سوخت به امید گلستان شدنش
هان ملائک همه بر سجده او بنشینید
لحظه ای بیش نمانده است به یزدان شدنش
سلام عزیز
وبلاگ قشنگی دارین
با مطالب جالب
تبریک میگم بهتون
به امید فتح قله های ترقیتان
سبز باشید وموفق
یا حق
چو شبروان سراسیمه ،گرد خانه مگرد نظرم بعد صحبت
تو خود بهانه ی خویشی پی بهانه نگرد بود
تو نور دیده ی مایی به جای خوش در آی
چنین چو مردم بیگانه گرده خانه مگرد
تویی که خانه خدایی بیا و خود را باش
برون در منشین و بر آستانه مگرد
زمانه گشت و دگر بر مدار بی مهری ست
تو بر مدار دل از مهر و چون زمانه مگرد .... ه.ا.سایه
سلام
امیدوارم دوباره حس دوست داشتن برگرده!!!!
و اینم که خوش ندارم اون گله بوی خون تورو بده.میزنمتاD:
سلام سلام
خوبی؟؟؟
منم آپیدم سر بزن
بای بای
سلام شیدا جونم
من آپ هستم عزیزم
منتظرتم بای بای
سلام نه خسته
کارتون شبیه دل نوشته ست ولی خس و خال شعر توش وجود داره ممنون از اینکه افتخار دادین سر زدین
بازم طرف های من بیاین یا علی در پناه حق
سلام. شعر جالبی بود. من که ازش خوشم اومد . وبلاگ قشنگی داری. به من هم سر بزن. خوش بگذره